Saturday, December 23, 2006

تنها صداست که می ماند


چرا توقف کنم ، چرا؟
پرنده ها به جستجوی جانب آبی رفته اند
افق عمودی است
افق عمودی است و حرکت ، فواره وار
***********
من از سلالۀ درختانم
تنفس هوای مانده ملولم می کند
پرنده ای که مرده بود به من پند داد که پرواز را به خاطر بسپارم
***********
مرا به زوزۀ دراز توحش
در عضو جنسی حیوان چکار
مرا به حرکت حقیر کرم در خلأ گوشتی چه کار
***********
مرا تبار خونی گلها به زیستن متعهد کرده است
تبار خونی گلها ، می دانید ؟
***********

4 comments:

marmoolak said...

dast dast......
kheili gogori magori bod
hal kardam

simin said...

مرسی ! ولی یه مسئله ای هست
..... من نسراییده امش

Anonymous said...

هن احساس میکنم این شعر مورد اخلاقی داره...!نمیدونم به شما باید بگم یا فروغ بانو!!!به هر حال بهتره اظهار نظر رو به خانمها واگذار کرد!!ا

simin said...

میخوای حس فمینیستی منو بر بیانگیزانی؟!!!!ا